۱۳۸۷ دی ۱۶, دوشنبه

مینویسم...

سلام، الان که دارم این مطلبو مینویسم حامد داره کارای تکمیلی وبلاگ رو انجام میده. گیر داده که باید همین الان یه مطلب بنویسی بفرستی رو وبلاگ. بهش میگم آخه همینطور فکر نکرده که نمیشه آدم برا وبلاگش مطلب بنویسه؛ اونم اولین پست اولین وبلاگش رو؛ اصلا تو خودت یه همچین کاری میکنی؟ میگه اتفاقا من تو اولین وبلاگم همین کارو کردم؛ نه تنها درمورد مطلبی که مینوشتم فکر نکردم بلکه اسم و عنوان وبلاگمو همینجوری انتخاب کردم.

یه خورده به حامد نگاه میکنم و با خودم میگم به جهنم، مگه چی میشه و شروع میکنم به نوشن، نوشتن اولین مطلبه اولین وبلاگم...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
به به
تبریک می گم
ادم یاد یه وبلاگ دیگه می افته!
امیدوارم این وبلاگ شروعی باشه برای حضور قدرتمند شما در اینترنت
ارادت داریم

ناشناس گفت...

به به!
خير مقدم به مؤمنين عزيز!
فكر نكرده كارها روبراهتر ميشود.
همينجوري ادامه بدهيد.
دارمتان.

Unknown گفت...

سلام. بنویس دیگه.